فرهنگ امروز/ رضا یعقوبی: درست است که فلسفه تحلیلی به عنوان یک مکتب مستقل در قرن بیستم شکل گرفت و نام فلسفه تحلیلی بر آن گذاشته شد. اما ریشه و تاریخ این سبک و روش فلسفهورزی به همان یونان باستان و آثار افلاطون و ارسطو برمیگردد. شیوه غالب در فلسفه تحلیلی این است که مفاهیم پیچیده را به مفاهیم سادهتر و واضحتر تحلیل(تجزیه) کنند و بعد از وضوح و روشنسازی(clarification) کافی، به مسئله برگردند و آن را حل کنند.
این روش در آثار افلاطون و ارسطو فراوان یافت میشود. تحلیلهای دقیق و موشکافانه ابنسینا در کتاب برهان و کتابالحدود پیشتاز پژوهشهای زبانی فلاسفه تحلیل زبانی است. به همین دلیل است که فلاسفه تحلیلی جدید اقبال زیادی به ابنسینا و پیروانش مثل توماس آکویناس نشان میدهند و جنبش توماسگرایی تحلیلی را بنا نهادهاند. دکتر ضیا موحد در کتاب تاملاتی در منطق ابنسینا و سهروردی، ابنسینا را در کشف فرمولهای بوریدان و بارکن مقدم میداند و معتقد است قبل از سول کریپکی، ابنسینا نظریه او را در باب دلالتشناسی اسمهای خاص ابداع کرده است(چون ابنسینا هم معتقد است که اسامی خاص حد(تعریف) ندارند). همچنین تیموتی ویلیامسون در کتاب فلسفهورزی(doing philosophy) ابنسینا را در کنار کارناپ، کریپکی، بارکان مارکوس از پیشگامان منطق موجهات محمولی(Quantified Modal Logic) دانسته است.
در کتاب «منطق موجهات به عنوان مابعدالطبیعه»(modal logic as metaphysics) در همین باره عنوانی مجزا به ابنسینا اختصاص داده است و میگوید نظریه بارکان مارکوس 9 قرن پیش توسط فیلسوف ایرانی، ابنسینا بیان شده است. آنگاه به عنوان شاهد، عبارتی از فن سوم منطق شفا را نقل میکند «و اما قولنا "بعض الناس یمکن ان لا یکون کاتبا"، فانه قد یساوی من جهت قولنا "یمکن ان لا یکون بعض الناس کاتبا" و قد یخالفه و ان لازمه...».
نکته پایانی اینکه کسی که موشکافیهای خواجه نصیر در اساسالاقتباس را دیده باشد که تقسیمبندی قضایا به هلیه بسیطه و هلیه مرکبه فقط یک رقم از آنهاست، خواهد دید که این قضایا در اروپا و نزد کسانی چون کانت و راسل و فرگه چگونه موضوعیت یافتهاند و تاریخ فلسفه تحلیلی را به قرن بیستم محدود نخواهد کرد.
حسن ختام این یادداشت نام بردن از کتابی است که نوآوری بدیع و زیبایی برای شکوفایی دوباره و تازه فلسفه اسلامی در جهان امروز و در چارچوب فلسفه تحلیلی است. کتاب «فلسفه اسلامی تحلیلی»(Analytic Islamic
Philosophy) نوشته آنتونی رابرت بوث(Anthony Robert Booth) است که با رویکرد تحلیلی و منطقی فلاسفه اسلامی را تفسیر کرده و مدعی است رویکرد تطبیقی ندارد و عملا در این کتاب فلسفهروزی تحلیلی اسلامی را از سر گرفته است.
آنتونی کنی هم در جلد دوم تاریخ فلسفه غرب که به ترجمه این حقیر در دست چاپ است ابنسینا را بزرگترین مابعدالطبیعهپرداز هزاره اول میلادی میداند و حسرت میخورد که چرا عربی بلد نیست تا بتواند آثار ابن سینا را به زبان اصلی بخواند. بالاتر از آن در پیامی که برای قرائت در جشن رونمایی از ترجمه تاریخ فلسفه غرب فرستاد، اظهار داشت: «ابن سینا در طول قرون وسطی و بعد از آن بی تردید تاثیرگذارترین فیلسوف بعد از افلاطون و ارسطو بوده است و امیدوارم فلسفه ایران در عصر حاضر به همان شکوفاییاش در عصر ابن سینا برسد.»
کتابشناسی:
تاملاتی در منطق ابنسینا و سهروردی، ضیا موحد، نشر هرمس، تهران: 1394.
المنطق، الشفا، منشورات مکتبه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، قم، 1405 هجری قمری.
اساسالاقتباس، خواجه نصیرالدین طوسی، تصحیح محمدتقی مدرس رضوی، انتشارات دانشگاه تهران، بیتا.
Modal Logic as Metaphysics, Timothy Williamson, Oxford University Press, 2013.
Doing Philosophy, Timothy Williamson, Oxford University Press, 2018.
Analytic Islamic Philosophy, Anthony Robert Booth, Macmillan Publishers Ltd, 2017.
ایبنا
نظر شما